ما گشتهایم، نیست، تو هم جستجو مکن
آن روزها گذشت دگر آرزو مکن
دیگر سراغ خاطره های مرا مگیر
خاکستر گداخته را زیر و رو مکن
در چشم دیگران منشین در کنار من
ما را در این مقایسه بیآبرو مکن
راز من است غنچه لبهای سرخ تو
راز مرا برای کسی بازگو مکن
دیدار ما تصور یک بینهایت است
با یکدگر دو آینه را روبهرو مکن
فاضل نظری (آن ها)
بایزید بسطامی:
ای دانشمند!
در عِلم به جستجوی علم باش،
که عِلم جز آن است که،
تو در آنی!
و ای زاهد!
در زهد، جویای زهد باش،
که زهد جز آن است که،
تو در آنی