یه کمی از همه جا

عناوین یادداشت‌ها

  • [ بدون عنوان ] جمعه 21 شهریور‌ماه سال 1393 15:31
    - ﺳﻼﻡ - ﺳﻼﻡ - ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﺗﻤﺎﺱ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ - ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ ، ﺍﻣﺮﺗﻮﻥ؟ - ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﻬﺎﯼ ﻫﻤﺴﺮﺗﻮﻥ ﺑﺎ یکیﺩﯾﮕﻪ ﻗﺎﻃﯽ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﺎ ﺍﻻﻥ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺩﺍﺭﯾﻢ - ﺍﻭﺍ ! ﯾﻌﻨﯽ چیﺧﺎﻧﻮﻡ؟ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻭﺿﻌﺸﻪ؟ - ﻣﺘﺎﺳﻔﻢ ! ﻭﻟﯽ ﮐﺎﺭﯾﻪ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ - ﺣﺎﻻ ﺟﻮﺍﺏ ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﻬﺎ چیﻫﺴﺖ؟ - ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﺁﻟﺰﺍﯾﻤﺮ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ یکی ﺩﯾﮕﺸﻮﻥ ﺍﯾﺪﺯ ! - ﻭﺍﯼ ! ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ...
  • مسیر جنگلی... واقعا زیباست چهارشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1393 22:26
  • تنهایی... شنبه 28 تیر‌ماه سال 1393 17:56
    هر روز بی تو روز مباداست! وقتی تو نیستی نه هست های ما چونانکه بایدند نه بایدها... مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض می خورم عمری است لبخندهای لاغر خود را ذخیره می کنم: باشد برای روز مبادا ... اما در صفحه ی تقویم روزی به نام روز مبادا نیست آن روز هر چه باشد روزی شبیه دیروز روزی شبیه فردا روزی درست مثل همین روزهای...
  • قو در حال برخواستن جمعه 27 تیر‌ماه سال 1393 17:54
  • طنزی از عبید زاکانی پنج‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1393 17:50
    واعظی بر منبر سخن می‌گفت. شخصی از مجلسیان سخت گریه می‌کرد. واعظ گفت: «ای مجلسیان! صدق از این مرد بیاموزید که این همه گریه‌ی بسوز می‌کند.» مرد برخاست و گفت: «مولانا! من نمی‌دانم که تو چه می‌گویی، اما من بُزَکی سرخ داشتم ریشش به ریش تو می‌مانست. در این دو روز سقط شد؛ هر گاه که تو ریش می‌جنبانی مرا از آن بُزَک یاد می‌آید...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 7 دی‌ماه سال 1392 20:12
    امروز صبح پشت چراغ قرمز وایساده بودم که طبق معمول از این روزنامه آگهی ها انداختن تو ماشین...منم کنجکاااااو (فضول نه ها :) ) تا رسیدن به چهار راه بعدی هی زیر چشمی نگاه روزنامه میکردم چهار بعدیم چراغ قرمز بودو واسادم شروع کردم به ارضاء حس کنجکاوی... ی نگاه اجمالی انداختم ببینم چه آگهی هایی توش هست مه یهو چشمم افتاد به...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 5 آذر‌ماه سال 1392 14:25
    *چنین گفت رستم به سهراب یل* *که من آبرو دارم اندر محل* *مکن تیزونازک دو ابروی خود* *دگرسیخ سیخی مکن؛موی خود* *شدی در شب امتحان گرم چت* *بروگمشو ای خاک بر ... سرت* *اس ام اس فرستادنت بس نبود *که ایمیل وچت هم به ما رونمود* *رها کن تو این دخت افراسیاب* *که مامش تو را می نماید کباب* *اگر سربه سر تن به کشتن دهیم* *دریغا...
  • شعری از فاضل نظری جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 12:47
    غمخوار من به خانه غمها خوش امدی با من به جمع مردم تنها خوش امدی بین جماعتی که مرا سنگ می زنند می بینمت برای تماشا خوش امدی راه نجات از شب گیسوی دوست نیست ای من! به اخرین شب دنیا خوش امدی.... پایان ماجرای دل و عشق روشن است ای قایق شکسته به دریا خوش امدی با برف پیری ام سخنی بیش از این نبود منت گذاشتی به سرما خوش امدی ای...
  • خوشبختی... جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 09:33
    اگر خوشبختی را برای یک ساعت می خواهید، چرت بزنید. اگر خوشبختی را برای یک روز می خواهید، به پیک نیک بروید. اگر خوشبختی را برای یک هفته می خواهید، به تعطیلات بروید. اگر خوشبختی را برای یک ماه می خواهید، ازدواج کنید. اگر خوشبختی را برای یک سال می خواهید،ثروت به ارث ببرید. اگر خوشبختی را برای یک عمر می خواهید، یاد بگیرید...
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1392 19:44
    گاهی گمان نمی کنی و می شود گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود گاهی هزار دوره دعا بی استجابت است گاهی نگفته قرعه بنام تو می شود گاهی گدای گدایی و بخت نیست گاهی تمام شهر گدای تو می شود… دکتر علی شریعتی
  • [ بدون عنوان ] جمعه 24 آبان‌ماه سال 1392 15:15
    ما گشته‌ایم، نیست، تو هم جستجو مکن آن روزها گذشت دگر آرزو مکن دیگر سراغ خاطره های مرا مگیر خاکستر گداخته را زیر و رو مکن در چشم دیگران منشین در کنار من ما را در این مقایسه بی‌آبرو مکن ‌ راز من است غنچه لب‌های سرخ تو راز مرا برای کسی بازگو مکن دیدار ما تصور یک بی‌نهایت است‌ با یکدگر دو آینه را روبه‌رو مکن فاضل نظری (آن...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 15 آبان‌ماه سال 1392 21:43
    باید دنبال شـــادی ها گشــت , غم هــا خودشان ما را پیـــدا می کننــد فردریـــش نیچـــه
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 15 آبان‌ماه سال 1392 21:20
    باید دنبال شـــادی ها گشــت , غم هــا خودشان ما را پیـــدا می کننــد فردریـــش نیچـــه
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1392 14:20
    بایزید بسطامی: ای دانشمند! در عِلم به جستجوی علم باش، که عِلم جز آن است که، تو در آنی! و ای زاهد! در زهد، جویای زهد باش، که زهد جز آن است که، تو در آنی
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 13 آبان‌ماه سال 1392 21:24
    شادی دست مزد ادمهاست نه پیشپرداخت انها!!! پس وقتی شاد باشیم که برای شادی مان دلیل خوبی داشتیم... این شادیست که دوام دارد.... و یادمان نرود طبق شاخص جهانی شادی، ایرانیان شاد نیستند...
  • در این اهنگ از هیچ سازی استفاده نشده چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 23:02
    این اجرای گروه آوای تهران است و در اجرای آن از هیچ سازی استفاده نشده است قشنگ است.. حتما گوش بدهید لینک دانلود
  • تغییر پنج‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1392 01:37
    در زمان ها ی گذشته ، پادشاهی تخته سنگ را از وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند خودش را در جایی مخفی کرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از کنار تخته سنگ می گذشتند. بسیاری هم غرولند می کردندکه این چه شهری است که نظم ندارد حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و ... با وجود این هیچ...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1392 01:24
    مردی به نزد جوانمرد آمد و گفت:تبرکی می خواهم ، جامه ات را، تا من نیز از جوانمردی بهره ای ببرم. جوانمرد گفت : جامه مرا که بهایی نیست . اما سوالی دارم، سوالم را پاسخ گو ، جامه من برای تو. مرد گفت:بپرس. جوانمرد گفت:اگر مردی چادر زنی را بر سر کند ، زن خواهد شد؟ مرد گفت:نه. جوانمرد گفت:اگر زنی جامه مردان را بپوشد،چطور،مرد...
  • شاعر میشود.... شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1392 21:44
    شعر زیر یک شعر طنز است که اقای امیر سادات موسوی آنرا سروده... واقعا زیباست یک نفر دارد تَهِ انبار شاعر می‌شود بعدِ دل دادن به یک آچار شاعر می‌شود یک نفر هم مثل من در حال رفتن روی سِن موقع سوت و کف حضّار شاعر می‌شود در خصوص مولوی برخی ادیبان گفته‌اند: « او پس از یک عالمه اِصرار، شاعر می‌شود » چون که می‌داند ندارد آب و...
  • تا حالا دقت کردین ؟؟؟ !!! جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1392 23:18
    تا حالا دقت کردین وقتی‌ توی یه جمعی‌ یکی‌ میگه اون تلویزین و کمش کن ،یکی‌ دیگه از اونور میگه اصن خاموشش کن . . . ! تا حالا دقت کردین وقتی واسه دل خودت موهاتو درست میکنی چقدر خوشگل میشه ولی وقتی میخوای بری مهمونی یا عروسی بعد از ۳ ساعت کلنجار رفتن شبیه خربزه میشی؟ تا حالا دقت کردین یکى از سرگرمى هاى خاص مردم ایران اینه...
  • ایا میدانستید پنج‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1392 23:30
    آیا میدانید: شن خیس از شن خشک سبک تر است. آیا میدانید : حرف C هیچ وقت در املای اعداد انگلیسی بکار نمی رود. آیا میدانید : بهترین زمان خواب از ساعت ۱۰ شب تا اذان صبح است. آیا میدانید : عقاب معمولاً هنگام پرواز، مستقیم به خورشید می نگرد. آیا میدانید : ۸۵ درصد گیاهان در اقیانوس ها رشد می کند. آیا میدانید : به اعدادی که...
  • دخترک دست فروش دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 22:36
    پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه میکشیدم که نابودت میکنم ! به زمینو زمان میکوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا میکشی و... خلاصه فریاد میزدم که دیدم یه دختر بچه یه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و میگفت آقا گل !...
  • افسانه غار دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 21:43
    افسانه غار .. افلاطون سال 402 پیش از میلاد : تصور کن گروهی در غاری زیر زمین زندگی می کنند . همه پشت به دهانه غار نشسته اند و دستها و پاهای آنها را طوری بسته اند که جز دیوار عقب غار جایی را نمی بینند. پشت سر آنها دیواری بلند است ، و موجوداتی آدم گونه از پشت آن زد می شوند ، و پیکره هایی به شکل های گوناگون با خود حمل می...
  • دخترک فداکار یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 23:33
    همسرم با صدای بلندی کفت : تا کی میخوای سرتو توی اون روزنامه فروکنی؟ میشه بیای و به دختر جونت بگی غذاشو بخوره؟ روزنامه را به کناری انداختم و بسوی آنها رفتم . تنها دخترم آوا بنظر وحشت زده می آمد. اشک در چشمهایش پر شده بود . ظرفی پر از شیر برنج در مقابلش قرار داشت . آوا دختری زیبا و برای سن خود بسیار باهوش بود . گلویم رو...
  • لبخند یادت نره یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 21:41
    منبع زیر تصویر نوشته شده است
  • ماهی گیری بو دار پنج‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1392 22:54
    ما به مدت یک هفته اونجا می مونیم.این فرصت خوبیه تا ارتقای شغلی که منتظرش بودم بگیرم پس لطفا لباس کافی برای یک هفته برام بردار و وسایل ماهیگیریمو هم آماده کن. ما از اداره حرکت می کنیم و من سر راه وسایلم رو از خونه بر می دارم ، راستی اون لباسای راحتی ابریشمی آبی رنگه رو هم بردار ! زن با خودش فکر کرد که این مساله یک کمی...
  • یه شعر کوتاه با حال یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1392 21:12
    18سالگیم حس عجیبی بود و رفت / در کلاس و مدرسه حال غریبی بود و رفت خاطرات با شما بودن به یادم مانده است / جنگ ما با مدرسه، جنگ صلیبی بود و رفت!!
  • [ بدون عنوان ] شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1392 23:00
    شریعتی میگوید : « علی حقیقتی بر گونه ی اساطیر بود ... » یعنی : یعنی اگر رستم در افسانه ها بود ، علی (ع) حقیقت بود... یعنی اگر آشیل نقطه ضعف داشت ، علی (ع) خالی از نقطه ضعف بود... یعنی : اگر هرکول جسم قوی داشت ، روح قوی نداشت ... ولی علی (ع) هم جسم قوی داشت ، هم روح قوی... علی هم در خیبر از جا میکَند ، هم با بچه های...
  • عاشقانه اما... چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 22:43
    دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد. در آن روز ها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می...
  • تماس با"اطلاعات لطفا" دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1392 22:25
    قد من کوتاه بود و دستم به تلفن نمیرسید ولی هر وقت که مادرم با تلفن حرف میزد می‌ایستادم و گوش میکردم و لذت میبردم ... وقتی خیلی کوچک بودم اولین خانواده ای که در محلمان تلفن خرید ما بودیم . هنوز جعبه قدیمی‌و گوشی سیاه و براق تلفن که به دیوار وصل شده بود به خوبی در خاطرم مانده . قد من کوتاه بود و دستم به تلفن نمیرسید ولی...