مردی به نزد جوانمرد آمد و گفت:تبرکی می خواهم ، جامه ات را،
تا من نیز از جوانمردی بهره ای ببرم.
جوانمرد گفت : جامه مرا که بهایی نیست . اما سوالی دارم،
سوالم را پاسخ گو ، جامه من برای تو.
مرد گفت:بپرس.
جوانمرد گفت:اگر مردی چادر زنی را بر سر کند ، زن خواهد شد؟
مرد گفت:نه.
جوانمرد گفت:اگر زنی جامه مردان را بپوشد،چطور،مرد می شود؟
مرد گفت:نه.
جوانمرد گفت:پس در پی آن نباش که جامه جوانمردان را بر تن کنی
که اگر پوست جوانمرد را نیز بر تن کشی ، سودی نخواهد داشت؛
زیرا جوانمردی به جان است نه به جامه.
برگرفته از کتاب:جوانمرد،نام دیگر تو
به قلم:عرفان نظر آهاری
در حوزه ی: ادبیات عرفانی
روایت یازدهم
یکشنبه 27 مردادماه سال 1392 ساعت 01:24 ق.ظ